مدیر محصول کیست؟ (Product Manager)
در ابتدا قبل از پرداختن به موضوع مدیر محصول ابتدا بهتر است درباره مدیریت چابک صحبتی داشته باشیم تا آشنایی اولیه ای وجود داشته باشد. مدیریت چابک چیست؟ مدیریت چابک یک رویکرد تکرارپذیر برای مدیریت پروژههای توسعه نرمافزار است که بر انتشار مداوم و ترکیب بازخورد مشتری با هر تکرار تمرکز دارد. تیمهای نرمافزاری که از روشهای مدیریت چابک استقبال میکنند، سرعت توسعه خود را افزایش میدهند، باعث بهبود همکاری میشوند و توانایی پاسخگویی بهتر به روندهای بازار را تقویت میکنند.
چرخه های تکراری مدیریت چابک از چندین تکرار یا گام های افزایشی در جهت تکمیل یک پروژه تشکیل شده است. رویکردهای تکرار شونده اغلب در پروژههای توسعه نرمافزار برای ارتقای سرعت و سازگاری مورد استفاده قرار میگیرند، زیرا مزیت تکرار این است که میتوانید به جای دنبال کردن یک مسیر خطی، در طول مسیر خود را به روز کنید.
یکی از اهداف یک رویکرد چابک یا تکراری در مدیریت چابک، انتشار منافع و مزایا در طول فرآیند است و نه تنها در پایان. بطور کلی، پروژه های مدیریت چابک باید ارزش های اصلی و رفتارهایی مانند اعتماد، انعطاف پذیری، توانمندسازی و همکاری را نشان دهند.
برای درک بهتر ویدیو زیر را مشاهده کنید:
وبینار چرایی، چگونگی و چیستی مدیریت چابک (Agile 2022)
خب بریم سراغ موضوع اصلی.
مدیر محصول (Product Manager)
مدیران عامل موفق و ناموفقی مانند ساندار پیچای،(مدیر عامل گوگل)، مریسا مایر (مدیر عامل یاهو) ،رید هافمن(بنیانگذار لینکدین) و کوین سیستروم (بنیانگذار اینستاگرام) از جمله افراد مشهوری هستند که موفقیت خود را در نقش مدیر محصول شرکت های نرمافزاری موفق و ناموفق شروع کرده اند. چشم انداز محصول یا Product Vision، یکی از اولین مستندات چابکی است که از بالاترین سطوح مدیریت اجرایی تا تیمهای توسعه و پیادهسازی با آن درگیر می شوند.
این مستند را مدیر محصول تهیه می کند.
اجزای این مستند عبارتند از:
شکل 1: مثال از چشم انداز محصول
مثال از یک چشم انداز محصول
گروه هدف یا Target Group:
که در ادامه با تعریف دقیق هر گروه هدف در قالب پرسوناهای مختلف، این گروه های هدف تدقیق می شوند. داستانشان مشخص تر می شود. مشخصات جنسیتی، سنی و جغرافیائی شان تعیین می شود. مشکلات و ابهاماتشان را می شناسیم و در نهایت، عوامل و محرک ها و عوامل تاثیرگذاری که می تواند باعث گرایش این دسته از گروه هدف به محصول ما بشود، مشخص می گردد.
نیازها یا Needs:
که در واقع بیانگر، نیازمندیهای کلان آن گروه هدف است مشخص می گردد.
محصول یا Product:
که در واقع بیانگر مشخصات و قابلیتهایی است که محصول ما دارد تا به نیازهای گروه هدف ، پاسخ دهد.
ارزش ها یا Values:
که در واقع بیانگر ارزش ها و تمایزهای محصول یا خدمت ما با رقبا و دلیل اصلی انتخاب محصول ما توسط آن گروه هدف از بین محصولات مشابه است.
حال مدیر محصول غالباً با عنوان مدیر عامل اجرایی این چشم اندار محصول انتخاب میشود تا وظیفهٔ تحقیق، گزینش و فرایند توسعهٔ این محصول را در سازمان بر عهده بگیرد.
مدیر محصول باید موارد متعددی از جمله تعیین بازار هدف، تعیین نقشه راه محصول یا محصولات تحت مدیریتش، تحلیل رقبا، تعیین MVPها و زمان و مشخصات محصولات لازم الانتشار، و میزان تطابق محصول با مدل کسب و کار سازمان را در نظر داشته باشد.
یک مدیر محصول می تواند، مدیریت یک یا چند محصول را بر عهده داشته باشد.
مدیر محصول وظیفهٔ مدیریت محصول از زمان تهیه چشم انداز محصول تا زمان ارائه آن محصول به بازار و همچنین کسب سود و تعیین راهبردهای توسعهٔ آن محصول را در کسب وکار، بر عهده دارد.
در واقع، همه نگاه های مدیران ارشد و هیات مدیره سازمان، به دستان مدیر محصول است که با خود چه آورده که منجر به تصمیم سازی ارزشمند برای سازمان می گردد.
چرا نقش مدیرمحصول خلق شد؟
میزان رضایت یک کاربر یا مشتری از محصول معیار خوبی برای اندازه گیری کیفیت محصول است. اینکه استفاده از محصول چقدر ساده است؟ چه امکاناتی دارد؟ سرعتش چقدر است؟ چقدر باگ دارد؟ همه این عوامل تعیینکننده کیفیت محصول هستند. همچنین موضوع مهم دیگر، رسیدن به تناسب محصول و بازار است. تناسب محصول و بازار، یعنی با محصولی رضایتبخش، در بازار خوبی باشیم و رسیدن به این تناسب، تنها وظیفه یک مدیر محصول خوب است.
هماهنگ کردن تیم های درگیر در فرآیند تولید محصول برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده محصول (سرعت، دقت، سهولت،…) به طوری که قابل استفاده برای تعداد نفرات و دفعات متعدد باشد، .وظیفه اصلی مدیر محصول است.
در واقع، نقش مدیر محصول به وجود آمد تا بتواند پیچیدگی های مراحل تولید یک محصول را مدیریت کند و این اطمینان حاصل شود که در نهایت، یک محصول سودآور برای کسب وکار و همچنین یک محصول ارزشمند برای مشتریان، به بازار عرضه گردد. به همین دلیل، نقش مدیر محصول خلق شد تا در نقطهٔ تقاطع کسب و کار، طراحی و فناوری قرار بگیرد و محصول ارزشمندی را به بازار ارائه کند. نیاز به یک نقش جداگانه برای مدیر محصول، وابسته به اندازه سازمان و پیچیدگی های محصول است. در سازمانهای کوچکتر مدیر عامل میتواند همان نقش مدیر محصول را هم ایفا نماید. اما در سازمانهای بزرگ تر و محصولات پیچیده، بهتر است این دونقش از هم تفکیک شوند.
مهارت های مدیر محصول
مدیران محصول مهارت های متفاوتی را باید دارا باشند. بخش عمده این مهارت ها مدیریتی و بخشی محدودی از آن نیز، فنی است. مهارتهای اصلی یک مدیر محصول عبارتند از:
- ارتباط و تعامل خوب با مشتریان
- درک و فهم مشکلاتی که محصول دارد و مشتریان را ناراضی کرده است و باید اصلاح یا بهبیود داده شوند.
- داشتن شخصیتی قابل اعتماد
- قضاوت عادلانه
- مدیریت بحران در فشار کاری
- قدرت تصمیم گیری در شرایط پیچیده
وظایف مدیر محصول
مدیر محصول مسئول سازماندهی فعالیتهای مختلفی است که در راستای حصول اطمینان از تحویل محصول مد نظر کاربر انجام میشوند.
در ابتدای فرایند توسعه محصول، مدیرمحصول، نیازمندیها را شناسائی و تحلیل می کند و در ادامه بر آزمون پذیرش محصول تمرکز دارد.
در طول تمامی مراحل، مدیر محصول نیازمندیهای کاربر نهایی را مشخص میکند، تمایل و گرایش بازار و رقبا را میسنجد و با استفاده از این اطلاعات مشخص میکند که چه ویژگیهایی باید در محصول وجود داشته باشد.
برای مثال مدیر محصول میتواند تصمیم بگیرد که یک ویژگی مورد نیاز است چون کاربران به دنبال آن هستند یا داشتن آن برای باقی ماندن در بازار رقابتی لازم است.
مدیر محصول باید یک فضای همکاری منسجم و متمرکز بین همهٔ اعضای تیم به منظور تحویل سریع محصول ایجاد کند. مدیر محصول با اولویتبندی فیچرها (Features) یا اپیک های(Epics) محصولی که در بک لاگ محصول یا Product Backlog مشخص می شوند، به فعالیتهائی که باید توسط تیم توسعه انجام شود، سمت و سو و جهت می دهد.
این امر، اغلب با اتکا بر تهیه داستانهای کاربر یا User Story هایی که روایت کننده کوتاه از ویژگیها و منافع محصول از منظر کاربرنهایی است، بیان می شود. البته، لازم به ذکر است که جزئیات نحوهٔ پیادهسازی این ویژگیهای بر عهدهٔ تیم طراحی و توسعه است. اما ٔ مدیر محصول در پایان چرخهٔ توسعه، تأیید فیچرهای نهایی را انجام می دهد و تنها پس از تأیید وی، کار بر روی آن محصول، رسماً خاتمه مییابد.
دیگر وظایف مدیر محصول
از دیگر وظایف مدیر محصول می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- تعیین چشم انداز و نقشه راه محصول
- تهیه طرح توجیهی کسب و کار
- برآورد درآمد و بازگشت سرمایه
- تعیین سهم بازار محصول و هدف گذاری سهم آتی محصول
- تشریح اهداف محصول و نیاز مشتری برای تیم فنی و توسعه
- شناخت خوب مشتری
- تهیه پرسونای مشتری
- شناخت دقیق نیازمندیها، محرک ها و سوالات مشتری
- تعیین زمان تحویل و حداقل فیچرها و قابلیتهای محصول نیمه تمام، اما قابل بازاریابی و فروش در بازار که به آن MMF: Minimum Marketable Feature می گویند.(در استارت آپ ها به آن MVP:Minimum Viable Product می گویند.)
- توانائی مدیریت هزینه ها و تعیین مدل هزینه ای مناسب
- قیمت گذاری مناسب محصول
- به روز بودن از وضعیت رقبا
- کاهش زمان رسیدن به اهداف محصول
- تحلیل نقاط قوت و ضعف محصولات رقبا
تفاوت نقش مدیر محصول و تیم توسعه (Development Team)
مدیر محصول، تعریف میکند که محصول “چه“ چیزی باشد و “چه“ کاری انجام بدهد. اما تیم فنی یا توسعه محصول، تعریف می کند که “چگونه“ این کار صورت بگیرد. اما در نهایت مدیرمحصول تعیین میکند که بر طبق منابع در دسترس، استراتژی و سایر عوامل، “چه زمانی” محصول به بازار عرضه شود.
تفاوت نقش مدیر محصول و مالک/صاحب محصول (Product Owner)
مدیر محصول در همه چارچوب ها و رویکردهای چابک (نه فقط چارچوب اسکرام) معنی میدهد. وی باید کارها را بر اساس اهداف نتیجهمحور شفاف اولویتبندی کند و ارزش واقعی مشتری و کسبوکار را کشف و صحتسنجی کند. در این راستا، مدیرمحصول، فرآیندهای مورد نیاز برای کاهش عدم قطعیت موفقیت محصول در بازار را کاهش میدهد و لذا مدیر محصول، حتی بدون تیمی از توسعهدهندگان (برخلاف صاحب محصول) با معناست!
کار مدیر محصول بیشتر در جهت استراتژی محصول و تعریف محصول و دنبال کردن رقبا و روندهای بازار است. به همین دلیل است که وی ساخت و مدیریت یک چشم انداز و نقشه راه محصول را که شامل مواردی مانند بازاریابی، فروش، مشتریان و …. است را انجام دهد. همچنین بازخوردهای محصول را جمع بندی و آنها را در نسخه ها و یا انتشارات بعدی محصول تأثیر می دهد.
اما مالک محصول، تعیین می کند که پروژه، چه چیز را برای که و چرا تولید میکند؟ وی تأمین بودجهی مورد نیاز برای توسعهی پروژه را در دستور کار خود قرار می دهد. جمعآوری اطلاعات ورودی در مورد اینکه چه فیچرها/ فانکشنالیتیهایی باید تولید شود و درک ارزش نسبی آنها نسبت به هم چطور است را مالک محصول انجام می دهد.
این مالک محصول است که لیستی از فیچرها/ فانکشنالیتیهای لازم یا بکلاگ محصول و اولویتبندی آنها بر اساس ارزش، اندازه، ریسک و بقیهی پارامترهای مربوطه را تهیه می کند.
همچنین، ارائهی کانتکست و جزییات مورد نیاز تیم برای اجرای فیچرها و بررسی فیچرهای پیادهسازی شده در انتهای اسپرینت را مالک محصول انجام می دهد.
در جدول زیر، دو نقش مالک محصول و مدیر محصول، با هم مقایسه شده اند:
شکل ۲:مقایسه مدیر محصول و مالک محصول
جمع بندی مدیر محصول
با وجود اینکه دو شغل مدیر محصول و مالک محصول، دو شغل متفاوت هستند ولی مانعی برای اینکه یک نفر بطور همزمان هر دو کار را انجام دهد وجود ندارد (در واقع خیلی خوب است که این دو نقش در یکجا باشند). به طوری که مرجع Scrum Alliance میگوید:
- Teach that the role of the Product Owner is typically played by the customer, or customer representative, such as a product manager
یکی از جنبه های مهم تجارت، مدیریت محصول بر طول عمر محصول از ابتدا تا انتها نظارت می کند. بر تجربه مشتری تمرکز میکند، راهحلهایی برای چالشهای آنها پیدا میکند و با روندهای بازار همگام میشود تا کسبوکار عقب نماند.
حتما نظر خودتون رو برامون بنویسید
سهیل مرادی ۲۷ تیر ۱۴۰۱
ممنون از مقاله خوبتون
موضوع مدیریت محصول موضوع بسیار مهمی هستش این قدر که دیجی کالا و اسنپ هم خیلی بهش اهمیت میدن و نیاز دارن بهش
حمید کاظمی ۲۸ تیر ۱۴۰۱
مدیریت محصول دانش به روزی است که هم در شرکت های داخلی و هم در شرکت های بین المللی مورد توجه است.
سارا ملوکی ۲۸ تیر ۱۴۰۱
موضوع جالب و کاملی است در پایان نامه ها هم به شدت ازش استقبال می شود
مهدیه موسوی ۲۱ مرداد ۱۴۰۱
بسیار مقاله جالب و کاربردی بود