چشم اندازهای 11 گانه در تحلیل کسب و کار BABOK در 2022
مقدمه
تکامل حرفه تحلیل گری کسب و کار، به سمت نقش های جدیدی، در حال گسترش و نیازمند ترکیبی از مهارتهای تحلیل کسب و کار و فناوری بستگی دارد تا نتایج بهتری را در کسب و کار صنایع مختلف، به ارمغان بیاورد.
از طرفی تحلیل گران کسب و کار، دارای پیشینه های مختلف بوده و هر یک از این پیشینه ها، نیازهای متفاوتی را برآورده می کنند تا بهترین نتیجه کسب و کار سازمان اتفاق بیفتد.
در این راستا، موسسه IIBA در این استاندارد تجزیه و تحلیل کسب و کار خود، یعنی راهنمای BABOK، برای اولین بار در سال 2015، پنج چشم انداز
• فناوری اطلاعات،
• چابکی،
• هوشمندی،
• معماری
• فناوری اطلاعات
را به دنیا معرفی کرد و برای اولین بار به این موضوع مهم اشاره کرد که حرفه تحلیل کسب و کار، حرفه ای با زوایای دید یا چشم اندازهای متفاوت است.
چشم اندازها، نیازمند داشتن مهارت های خاص جهت پیاده سازی و بکارگیری تکنیک ها و انجام وظایف تجزیه و تحلیل کسب و کار، برای آن چشم انداز خاص می باشد.
از سویی دیگر و در بیشتر کسب و کارها، حداقل از یک یا چند چشم انداز استفاده می شود. به عنوان مثال، ممکن است در کسب و کاری تصمیم به انجام بخشی یا تمام فعالیت کسب و کار با رویکرد چابک داشته باشید و همچنین تصمیم گیری های کسب و کار براساس رویکرد تجزیه و تحلیل داده انجام شود. و در نتیجه فرایند تصمیم گیری در کسب و کار، چابک و داده محور گردد.
در استاندارد BABOK-V3، به چشم اندازی که در بالا به آن اشاره کردیم. اما در سال 2021 و با توجه به تغییرات فضای کسب و کار، پاندومی کرونا و تخصصی شدن موضوعات کسب و کار، این چشم انداز ها به 11 حوزه مختلف افزایش یافت.
این 11 چشم انداز، خود به دو دسته چشم اندازهای مرتبط با کسب و کار و همچنین چشم اندازهای مرتبط با فناوری، دسته بندی می شوند.
دسته بندی انواع چشم انداز های تحلیل کسب و کار:
در ادامه به بررسی هر یک از چشم اندازها می پردازیم.
شکل 1: چشم اندازهای جدید در تحلیل کسب و کار
چشم انداز تحلیل گر کسب و کار
این چشم انداز، به بررسی موارد زیر می پردازد:
• چرا به تحلیل کسب و کار نیاز داریم؟
• تحلیل کسب و کار چیست؟
• تحلیل گر کسب و کار کیست؟
• تحلیل کسب و کار BABOK چیست؟
• اجزای راهنمای استاندارد BABOK چیست؟
چشم انداز مدیریت فرآیندهای کسب و کار
مدیریت فرآیند کسب و کار (BPM)، یک رشته مدیریتی است که سازمان، یک گام به عقب برداشته و به همه فرآیندها به طور کلی و جداگانه نگاه می کند و همچنین وضعیت فعلی فرایند ها را تجزیه و تحلیل کرده و از روشهای مختلفی برای کشف، مدل سازی، اندازهگیری، بهبود، بهینه سازی و خودکارسازی فرآیندهای کسب و کار استفاده می کند تا برای سازمان ارزش آفرین باشد.
BPM، نحوه ایجاد، اصلاح، لغو و کنترل فرآیندهای دستی و خودکار را تعیین می کند. سازمان هایی که دیدگاه فرایند محوری دارند، BPM را به عنوان یک تلاش مداوم و بخشی جدایی ناپذیر از مدیریت و عملیات جاری سازمان می دانند.
شکل 2: گام های چرخه عمر BPM
نباید فراموش کرد، در سازمان ها، تعداد کمی از افراد می توانند اثرات کامل یک فرایند را بررسی کنند. به همین دلیل، فرایند های مدیریت نشده و آشفته به کسب و کارها آسیب می زند و منجر به یک یا چند آسیب، از جمله: اتلاف زمان، خطاهای بیشتر، کمبود داده و کاهش روحیه افراد می شود.
چشم انداز مدیریت محصول
مدیریت محصول، یک عملکرد سازمانی است که هر مرحله از چرخه عمر محصول را – از توسعه محصول تا تعیین موقعیت و قیمت گذاری – با تمرکز بر محصول و مشتریان آن، راهبری می کند. برای ارائه محصول بهتر، مدیر محصول به عنوان مدافع از مشتریان، در سازمان است و باید توجه کند که نیازهای بازار شنیده می شود و مورد توجه قرار می گیرد.
مارتین اریکسون، مدیریت محصول را، به عنوان نقطه تلاقی کسب و کار، تجربه کاربر و فناوری توصیف می کند.
شکل 3: شمایی از نظریه مارتین اریکسون
• کسب و کار: مدیریت محصول به تیم ها کمک می کند تا با پر کردن شکاف ارتباطی بین توسعه دهنده، طراحی، مشتری و کسب و کار به اهداف کسب و کار خود برسند.
• تجربه کاربر(UX): مدیریت محصول بر تجربه کاربر تمرکز دارد و نماینده مشتری در داخل سازمان است. UX عالی، نحوه نشان دادن این تمرکز است.
• فناوری: مدیریت محصول، هر روز در بخش مهندسی اتفاق می افتد. درک کامل علوم کامپیوتر در اینجا، بسیار مهم است.
چشم انداز چابک
چابک، یعنی داشتن یک ذهنیت انعطافپذیر که در مجموعهای از ارزشها و اصول، تجسم یافته است. ابتکارات چابک، شامل تغییر مداوم است. تحلیل گران کسب و کار که بر روی چشم انداز چابک کار می کنند، مداوم تلاش ها و تاکتیک های خود را تطبیق، تنظیم و مورد ارزیابی مجدد، قرار می دهند.
تحلیل گران کسب و کار چابک، تجزیه و تحلیل را به گونه ای انجام می دهند تا محصولات و خدمات کسب و کار را به طور مداوم و انعطاف پذیر، آماده تغییر و اصلاح و بهینه سازی باشد. کار تجزیه و تحلیل کسب و کار بر اساس چشم انداز چابک، دقیقا قبل از زمان انجام نمی شود، بلکه دقیقا به موقع انجام می شود تا به طور موثر توسط تیم چابک مورد استفاده قرار گیرد.
شکل 4: نمودار فرآیند چرخه حیات چابک
تجزیه و تحلیل کسب و کار چابک، تضمین می کند که اطلاعات در سطح مناسب از جزئیات در زمان مناسب، در دسترس تیم چابک است. تحلیل گران کسب و کار، به تیم های چابک، کمک می کنند تا به این سوالات پاسخ دهند:
• ما درصدد برآوردن چه نیازی هستیم؟
• آیا این نیاز ارزش برآورده شدن، دارد؟
• آیا باید چیزی را، برای برآورده شدن آن نیاز تحویل دهیم؟
• برای برآورده ساختن آن نیاز، کار درست چیست؟
چشم انداز تجربه ی مشتری
انسان ها، موجوداتی عاطفی هستند و تحقیقات نشان داده است که این احساسات، تأثیر زیادی بر حافظه، انگیزه و رفتار آنها دارد. امروزه، عملکرد سازمان ها، توسط همین ادراک ها و تجربیات تعیین می شود.
و اما، تجربه مشتری(CX)، برداشتی است که مشتریان از یک برند، در تمام جنبه های مسیر خرید خود دارند.
همچنین مدیریت تجربه مشتری (CXM)، فرآیند بررسی، تجزیه و تحلیل و افزایش تعاملات مشتری، با کسب و کار است. CXM، بر نقاط ارتباط مشتری نظارت و چگونگی بهبود تجربه مربوط به هر یک از ارتباطات را ارزیابی می کند.
برای ایجاد یک تجربه عالی برای مشتری، نقشه سفر مشتری، ایجاد پرسونای خریدار، ایجاد ارتباط مثبت با مشتریان، درخواست بازخورد و اقدام بر اساس آن، ایجاد محتوای مفید و ایجاد یک محیط مناسب، لازم است.
شکل 5: فرایند تجربه مشتری
در نهایت می توان گفت، داشتن مشتریان خوشحال، سنگ بنای هر کسب و کار موفقی است و در بسیاری از سازمانها، تجربه ی مشتری، به یک روش استاندارد برای شروع یک ابتکار تبدیل شده است.
چشم انداز تفکر طراحی
استیو جابز می گوید: “طراحی واژه ای است با معنای مختلف. واقعا نمی دانم معنایش چیست!؟ پس، اکنون خیلی در این باره صحبت نمی کنیم، بلکه به این می پردازیم که طراحی چگونه عمل می کند. بسیاری تصور می کنند در طراحی همه چیز مربوط می شود به پرداختن به ظواهر، در حالی که، کارآیی است که اهمیت اساسی در طراحی هر محصولی دارد”.
هر روز، تعداد بیشتری از مشاورین، مدیران، محققین و کارشناسان حوزه کسب و کار، به سوی تفکر طراحی روی می آورند. اما برای اکثر این افراد، دستیابی به دید، نگاه و مهارت های اجرایی طراحان، امری بسیار دشوار است.
از سویی، رویکرد طراحی طراحان می تواند برای حل مسائل کسب و کار مورد استفاده قرار گیرد. کمبود متخصصانی که تجربه حل مسائل طراحی و کسب و کاری را بصورت همزمان و یکجا دارا باشند، تفکر طراحی را جزو نایاب ترین مباحث مدیریت نموده است.
تفکر طراحی، مبحثی نوین، ولی پر استفاده برای حل مسائل فوق پیچیده کسب و کاری، پروژه ای، عملیاتی، طراحی داخلی و… می باشد. این تخصص در حوزه های مختلفی مانند طراحی صنعتی(Industrial Design)، طراحی محصول(Product Design)، مدیریت پروژه به روش چابک (مانند اسکرام)، طراحی خدمات(Service Design) به کمک چارچوب ITIL4، طراحی فضاهای فیزیکی(Spatial Design)، طراحی سیستم های واسط کاربری(UI Design)، طراحی تعاملات(Interaction Design) و تقریبا هر جایی که صحبت از طراحی می شود؛ به چشم می خورد.
در یک جمله، تفکر طراحی عبارت است از رویکرد استفاده از دید و چارچوب ذهنی خاص طراحان برای حل مسائلی که الزاما ارتباطی با طراحی ندارند.
هاروارد بیزنس که از مهمترین مجلات تخصصی علم مدیریت کسب و کار در دنیا است، تقریبا کلیه مقالات شماره سپتامبر 2015 خود را به این مبحث اختصاص داده بود.
اما سوال اینجاست که طراحی چه ارتباطی به مسائل پیچیده و تخصصی سازمان ها دارد؟
شاید طراحی بصورت مستقیم، ربطی به این طیف از مسائل ندارد ولی نوع نگاه، طرز تفکر و مجموعه رویکردها، فرایند ها و ابزار هایی که طراحان برای حل مشکلات پیچیده طراحی از آن استفاده می کنند، می تواند راهگشای گمشده ای باشد که حل مسائل پچیده کسب و کاری، از جمله سیاست گذاری و تصمیم گیری در بخش های دولتی و خصوصی را امکان پذیر می نماید. در حقیقت، آنچه حل بهینه این طیف مسائل مدیریتی را تا امروز، دشوار یا غیر ممکن می کرده است، ماهیت خود مسئله نیست؛ بلکه دید مدیریتی و متدولوژی های متداول در سازمان های معتبر دنیا برای حل مسائل بوده است.
تفکر طراحی، به فرآیندهای شناختی، استراتژیک و عملی اطلاق میشود که توسط آنها مفاهیم طراحی (پیشنهادات برای محصولات جدید، ساختمانها، ماشینها و غیره) توسط طراحان و یا تیم های طراحی، توسعه می یابد. بسیاری از مفاهیم و جنبه های کلیدی تفکر طراحی، از طریق مطالعات، در حوزه های مختلف طراحی، شناخت طراحی و فعالیت طراحی شناسایی شده اند.
شکل 6: گام های تفکر طراحی
تفکر طراحی که توسط بسیاری از شرکت های برجسته مانند IBM، Apple و Google برای افزایش نوآوری و بهبود محصولات و خدمات پذیرفته شده است، به بخشی از عملیات روزمره در سازمان ها، تبدیل شده است.
تحلیل گران کسب و کار، با پذیرفتن تفکر طراحی می توانند تحلیلی تر، کاربر محورتر و موثرتر رفتار کنند همچنین با استفاده از مهارتها و تکنیکهای توسعه یافته وانجام آموزشهای بیشتر، می توانند سریعتر مسیر رشد شغلی خود را نیز بگذرانند.
نگاه به کسب وکارها با ذهنیت صرفا تجاری یا تحلیلی، دیگر کافی نخواهد بود؛ این می تواند برای یک تحلیل گر کسب و کار، به معنای توسعه تکنیک های استنباط، مهارت های ارتباطی، تسهیل و تأثیرگذاری موثرتر بر محصولات و خدمات کسب وکار باشد.
چشم انداز تجزیه و تحلیل داده های کسب و کار
داده ها، به خودی خود صرفاً ارقام و کلمات هستند. تجزیه و تحلیل داده ها، داده ها را سازماندهی، تفسیر، ساختارمند و به اطلاعات مفیدی تبدیل می کند.
تجزیه و تحلیل داده های کسب و کار، عملی است که در آن، مجموعه خاصی از تکنیک ها، شایستگی ها و رویه ها برای انجام اکتشاف، تکرار و بررسی مداوم داده های کسب و کار قبلی و فعلی، به منظور دستیابی به بینش های جدید در مورد یک کسب و کار که می تواند منجر به بهبود تصمیم گیری شود، اعمال می شود. همچنین به مدیران در تصمیم گیری استراتژیک، دستیابی به اهداف اصلی و حل مشکلات پیچیده کمک می کند.
شکل 7: فرایند تجزیه و تحلیل داده های کسب و کار
با اجرای چشم انداز تجزیه و تحلیل داده های کسب و کار، می توانید بینش تصمیم گیری در زمینه های کلیدی زیر را به سازمان ارائه دهید:
• روندها و رفتارهای مشتری را پیش بینی کنید.
• تجزیه و تحلیل، تفسیر و ارائه داده ها به صورتی که دارای معنی و مفهوم باشد.
• افزایش بهره وری کسب و کار.
• تصمیم گیری موثر را راهبری می کنید.
چشم انداز هوش تجاری
چشم انداز هوش تجاری، ویژگی های منحصر به فرد تحلیل کسب و کار را، هنگامی که در زمینه تبدیل، یکپارچه سازی و افزایش داده ها عمل می کند، برجسته می کند.
تمرکز هوش تجاری، تبدیل داده ها به اطلاعات با ارزش افزوده است: از کجا می توان آنها را یافت، چگونه آن را یکپارچه کرد، و چگونه آن را به عنوان بینش تحلیلی برای حمایت از تصمیم گیری کسب و کار ارتقا و ارائه داد.
شکل 8: فرایند تبدیل داده به خرد
ابتکارات هوش تجاری، از معماری های سیستم داده محور و همچنین فن آوری ها و ابزارها، برای ارائه اطلاعات قابل اعتماد، سازگار و با کیفیت بالا استفاده می کند که ذینفعان را قادر می سازد تا عملکرد استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی را بهتر مدیریت کنند.
هدف اصلی یک سیستم هوش تجاری، تعریف و استفاده مداوم از اطلاعات در سراسر یک سازمان است.
اگر بخواهیم تفاوت بین چشم انداز هوش تجاری و چشم انداز تجزیه و تحلیل داده های کسب و کار را بشمرید، باید توضیح داد که هوش تجاری، توصیفی است و وضعیت اکنون و گذشته را که باعث شده به وضعیت کنونی برسیم را، توصیف می کند. اما چشم انداز تجزیه و تحلیل داده، پیش بینی کننده(در آینده چه اتفاقی می افتد) و تجویزی (چه کاری برای ایجاد نتایج بهتر باید انجام دهید) وجود دارد.
تحلیل های هوش تجاری، به عنوان زیرمجموعه ی تجزیه و تحلیل داده ها در نظر گرفته می شود، که به طور خاص بر کسب و کار متمرکز است.
شکل9: تفاوت تجزیه و تحلیل داده و هوش تجاری
چشم انداز یادگیری ماشینی/تحلیل هوش مصنوعی
• هوش مصنوعی:
o هوش مصنوعی، یک حوزه وسیع از علوم کامپیوتر است و به هر نوع هوشی که توسط ماشین ها، جهت عملکردهای شناختی مانند یادگیری، حل مسئله، استدلال و بازنمایی ارائه می شود، اشاره دارد.
• یادگیری ماشینی:
o یادگیری ماشینی، زیرمجموعهای از هوش مصنوعی است که الگوریتم ها، مدلهای آماری و دادهها را برای انجام یک کار خاص بدون برنامه ریزی صریح ترکیب می کند.
هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، جدیدترین تکنیکهای مدل سازی هستند که در زمینه تجزیه و تحلیل داده ها استفاده می شوند.
شکل 10: آیتم های یادگیری ماشینی
امروزه، سازمان ها، وارد عصر جدیدی که توسط داده ها مدیریت می شوند، شده اند که باعث شده تصمیم گیری بر اساس هوش تجاری و فعالیت های روزمره کسب و کار افزایش یابد. هوش مصنوعی (AI) و هوش تجاری (BI)، هر روز در حال پیشرفت هستند و به سازمانها امکان استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشینی، برای شناسایی روندها، ایجاد بینش های جدید، در مجموعه عظیمی از دادهها و تصمیمگیری سریع، درباره نحوه نمایش داده ها، در زمان واقعی می دهد.
هوش مصنوعی به کمک افرادی که فاقد درک فنی از داده ها هستند، آمده و به تفسیر حجم وسیعی از داده ها می پردازد. از زندگی روزمره تا دنیای صنعتی، هوش مصنوعی، صاحبان سازمان ها را قادر می سازد تا راهکارهای هوش تجاری خود را بهتر کنند. با ترکیب هوش مصنوعی با BI، یک شرکت می تواند از تحلیل حجم عظیمی از داده ها به نفع شرکت سود ببرد.
چشم انداز مدیریت برنامه های کاربردی ابری/SAAS
SaaS (Software as a service) ، راهی برای ارائه برنامه های کاربردی، از طریق اینترنت، به عنوان یک سرویس است. به جای نصب و نگهداری نرم افزار، به سادگی از طریق اینترنت به برنامه ها دسترسی داده می شود و مدیریت پیچیده نرم افزار و سخت افزار را تسهیل می کند.
شکل 11: فضای پشتیبان برنامه های کاربردی ابری
مدیریت برنامههای کاربردی SaaS ، یک راهکار کسب و کار فعال است که هرگونه خرید، مجوز، نگهداری، تمدید، انطباق با امنیت، و خارج کردن برنامه های کاربردی مبتنی بر ابر نرمافزار به عنوان سرویس را، نظارت و مدیریت می کند.
مدیریت SaaS، در یک محیط کسب و کار توسعه یافته است و به سرعت، به یک عمل تخصصی برای رهبران فناوری اطلاعات، تدارکات و کسب و کار تبدیل شده است.
هدف مدیریت SaaS ، کاهش ریسک ناشی از ابزارها یا فناوری های مدیریت نشده، بهبود ارزش نرم افزار خریداری شده و افزایش اثربخشی کاربرانی است که برنامه های SaaS را به کار می گیرند.
چشم انداز تجزیه و تحلیل امنیت سایبری
حملات هکرها هر 39 ثانیه یکبار اتفاق میافتد!!
تجزیه و تحلیل امنیتی، یک رویکرد پیشگیرانه برای امنیت سایبری است، که از قابلیت های جمع آوری داده ها، تجمیع و تجزیه و تحلیل برای انجام عملکردهای امنیتی حیاتی، برای شناسایی، تجزیه و تحلیل و کاهش تهدیدات سایبری استفاده می کند.
شکل 12: چارچوب امنیت سایبری NIST
در تجزیه و تحلیل کسب و کارها، به دنبال تعریف نیازها و پیشنهاد راهکار هایی هستند که ارزش ارائه می دهد. در چشم انداز امنیت سایبری، نیز در مورد ایجاد امنیت در هر وجهه ای، باید نیازهایی را تعریف کرد و به پیشنهاد راهکار پرداخت.
برخی از وظایف تحلیل گران کسب و کار در این چشم انداز عبارت است از:
• موظف به توسعه دانش و شایستگی اساسی، در استفاده مؤثر از ابزارها و رویکردهای امنیت سایبری، برای مدیریت اطلاعات و فرآیند هستند.
• مسئول فعالیت های تجزیه و تحلیل عملیات امنیتی، در تیم های امنیتی فناوری اطلاعات هستند.
• مسئولیت مهمی در مدیریت ریسک، انطباق، حسابرسی و فعالیت های تجزیه و تحلیل در سطح سازمان را بر عهده دارند.
• در گروههای مدیریت پروژه یا برنامه، مسئول فعالیتهای تحلیل مربوط به طراحی، توسعه و استقرار راهکار هستند.
• وظیفه اتصال بین کسب و کار و فناوری اطلاعات یا سایر عملکردی امنیتی و ریسک را دارند.
جمع بندی
امروزه کسب و کار های مختلف، برای هماهنگی با تغییرات محیط کسب و کار، بهبود فعالیتهای کاری و توسعه احتیاج به تحلیل کسب و کار خود دارند. از آنجایی که تنوع زیادی در کسب و کار، فناوری و تکنیک ها رخ داده است، تحلیل گر کسب و کار باید از چشم اندازهای مختلفی به کسب و کار ها بنگرد.
اکنون، استاندارد BABOK، در مقاله ای به 11 چشم انداز جدید در دو دسته کسب و کار و فناوری ،اشاره کرده است و ما در این مقاله سعی کردیم، در مورد هر یک از این چشم اندازها به صورت مختصر اطلاعاتی ارائه دهیم.
دیدگاهتان را بنویسید